من دختری از دیاره باد.......
دختری از شهر بادها منجیل...........
دختری با تمام خصلت های دخترانه........
دختری که کم سخت نکشیده است....
اما استوار است.......
میخندد و میخنداند......
کم نمیاورد در این روزگار......
برخلاف عذای دلش لباس شاد برتن دارد.....
دختری عاشق نی نی ها....
دست های کوچکشان و قلب پاکشان......
دختری خو گرفته با چادر مشکی......
منم....
من مهدیه توحیدی.....
یک دختر